سوالات کلیدی قبل از طراحی

سوالات کلیدی یکی از رموز موفقیت گرافیست های حرفه ای هست که قبل از شروع کار از کارفرما می‌پرسن. حالا اون سوالات چیه؟
سوالاتی که پرسیده میشه یه بازی بُرد بُرد هست. چون هم طراح میدونه که چه کاری باید انجام بده، هم کارفرما متوجه میشه که ذهنش رو منظم، خواسته‌ش رو مدیریت و هدفش رو دقیق تعیین کنه.
چون گاهی اوقات خود کارفرما دید درستی از استراتژی کسب و کارش نداره و این سوالات کمک زیادی به حل این موضوع میکنه!
با من همراه باش و این مطلب رو تا آخرش بخون…

1. بیزینست رو تعریف کن
باید اطلاعات نسبتا کامل و جامعی رو درباره بیزینس بدونی تا بهتر بتونی تحلیل و آنالیز کنی! گاهی اوقات با یه بیزینسی روبرو میشیم که با شناخت چندانی از اون نداریم و صرفا در حد شنیده ها اطلاعات داریم. اینجاست که هیچ کس به اندازه کارفرما از زوایای کسب و کارش باخبر نیست و بهترین کمک رو میتونه به ما انجام بده

2. هدفت از این پروژه چیه؟
پرسیدن این سوال و رسیدن به جواب مشخص، مسیر پیش روی تو رو روشن میکنه و در طول پروژه میدونی که کارایی که انجام میدی باید در راستای رسیدن به این هدف باشه! یه قانون نانوشته ای توی فیفا وجود داره که میگه هر قانونی که توی فوتبال تصویب میشه باید در راستای این هدف باشه: جذاب تر شدن فوتبال. این کلیدواژه هدف اصلیه و همه میدونن که باید تو این مسیر قدم بردارن!

3. لحن و صدای برندتون چه شکلی هست؟
باید کارفرما بدونه که صدا و لحنی که از برندش به گوش مخاطب میرسه چه شکلی هست! تا اینجای کارم تجربم میگه، اکثر کارفرماها این موضوع رو نمیدونن یا اگه میدونن بهش عمل نمیکنن. تو هر پروژه ای یه لحنی از برندشون به گوش میرسه!
شما صدایی که از برند apple به گوشت میرسه چی هست؟ همیشه حس و حالش ثابته و تغییری نداره! چون تکلیفش رو با برندش و مخاطبش مشخص کرده.
هر برند میتونه یه لحن و صدای مخصوص به خودش رو داشته باشه. یکی میتونه مهربون باشه، یکی خیلی رسمی و شیک! یکی خیلی لاکچری و گرون ولی ذر عین حال صمیمی! به هرحال تکلیف برند باید با این قسمت، مشخص بشه.

4. مخاطبای برندت چه کسایی هستن؟
تا اینجایی که من تجربه دارم اگه کسی گفت همه ی آدما مخاطب برند ما هستن، یا داره بزرگ نمایی میکنه یا کلا اشتباه داره پیش میره! هر برندی باید تمرکز روی یک نسل و مخاطبی داشته باشه.
ببین، مثلا اسنپ یا تپ سی رو همه آدما استفاده میکنن ولی مخاطب هدفشون همه آدما نیستن! چون مثلا بچه ها یا افراد مسن طبیعتا کار با این نرم افزار رو به درستی بلد نیستن و تمرکزشون روی یک بازه سنی و مخاطب هست.
پس باید به این نتیجه برسیم که روی یک مخاطب با ویژگی های خاص متمرکز بشیم تا بهتر و حرفه ای تر عمل کنیم.

5. مشکل فعلی بیزینس چی هست؟
توی هر پروژه ای، قطعا قراره یه مشکلی رو رفع کنیم و باید بدونیم اون چی هست. شاید یه جاهایی این سوال با سوال دومی هم پوشانی داشته باشه ولی در جزئیات اینجوری نیست. شاید هدف ما مشخص باشه ولی یه سری مشکل وجود داره که نمیزاره ما به هدفمون برسیم. باید اونا رو شناسایی کنیم و براش راه حل داشته باشیم.

6. کلیدواژه های برند شما چیه؟
هر برندی حول چندتا کلیدواژه میگرده. کلمات و کلیدواژه های مهم و تاثیرگذار هر برند باید شناسایی بشن!

7. خطوط قرمز سازمان و برند چیا هستن؟
به عنوان طراح باید بدونیم که دستمون تا کجا بازه و میتونیم انعطاف داشته باشیم. از کجا باید بفهمیم؟ معلومه، با رسیدن به جواب همین سوال!
مثلا صاحب برند مشخص میکنه که یکی از خطوط قرمز ما اینه که نباید از طرح های شلوغ استفاده بشه. خب این راه گشای مهمیه و میدونی که کارفرما کار ساده و مینیمال رو دوست داره.

خوشحال شدم که تا اینجا با من همراه بودی
| مهدی ثمن گویی |